.۱صنعت برق در غالب کشورها تا دو دهه آخرین قرن نوزدهم میلادی با ساختاری یکپارچه که وظیفه تولید، توزیع ، انتقال و خدمات مشترکین را بر عهده داشت اداره می‌شد
.۲ نخستین بار در سال ۱۹۶۸ میلادی با طرح این پرسش که « چرا شرکتهای برق باید دارای ساختاری تنظیم شده باشند ؟» طبیعت انحصاری صنعت برق به چالش کشیده شد و ایده ایجاد رقابت عمومی در تولید توسط این صنعت مورد توجه قرار گرفت.
.۳ کشورهای آمریکای جنوبی از جمله آرژانتین و شیلی از اولین کشورهایی هستند که به خصوصی سازی و ایجاد رقابت در صنعت برق در سال ۱۹۸۲ میلادی اقدام نمودند.
.۴بدنبال تجربه موفق کشورهای آمریکای جنوبی، با تصویب قانون برق انگلیس درسال ۱۹۸۹ (E ectricity Act of 1989) ، صنعت برق این کشور بعنوان اولین کشور اروپایی دارای تغییرات ساختاری عمده گردید.
.۵تجدید ساختار و تغییرات قانونگذاری در صنعت برق کشور آمریکا دارای شروعی دیرتر از کشور انگلیس میباشد. در این کشور قانون انرژی در ۲۴ اکتبر سال ۱۹۹۲ بصورت رسمی توسط رئیس جمهوری وقت آمریکا به امضاء رسید و دارای بخشهای متعددی میباشد
.۶پس از آمریکا تحولات ساختاری ابتدا در کشورهای استرالیا و کانادا و متعاقب آن در کشورهای اروپایی و آسیایی نیز پیگیری گردید.
.۷هدف معاهده سال ۱۹۵۷ رم بین جامعه اقتصادی اروپا، تاسیس یک بازار آزاد داخلی در اروپا بود که بر اساس آن رقابت و جلوگیری از انحصار طی سالیان متمادی در اروپا تشویق گردیده است.
.۷تا سال ۱۹۹۰، لزوم سرمایه‌گذاری کلان در زمینه‌های تولید، انتقال و توزیع وجود انحصار توسط دولتها را در این زمینه تا حدودی توجیه می‌نمود.
.۸در تاریخ ۲۹ اکتبر ۱۹۹۰ مصوبه‌ای با موضوع بحث عبور برق از شبکه‌های انتقال به تصویب شورای اروپا رسید.
.۹در تاریخ ۱۹ دسامبر سال ۱۹۹۶ مصوبه دیگری در مورد بازار داخلی اروپا به تصویب رسید
.۱۰ بر اساس مصوبه مذکور در این زمینه، اعضاء اتحادیه اروپا موظف شدند که شرایط مناسبی را حداکثر تا پایان سال ۲۰۰۵ میلادی بمنظور اطمینان از دسترسی تولیدکنندگان و مشتریها به شبکه‌های انتقال و توزیع فراهم نمایند.
آیا تجدید ساختار کار صحیحی است ؟
چگونه می‌توان این تغییر را بصورت موفق به انجام رساند؟
چگونه می‌توان از بحرانهای مشابه در دیگر نقاط جلوگیری نمود؟
.۱ایده استفاده از سرمایه‌گذاری خصوصی در صنعت برق که در دهه هفتاد شمسی تغییر فضای عمومی‌کسب و کار در کشور در سال‌های آغازین دوره سازندگی و سپس روند استقراض از بخش عمومی و سیستم بانکی آن را مطرح کرده بود، به‌تدریج شکلی جدی و عملی به خود گرفت
.۲این روند در سال‌های ۱۳۷۲ به بعد به دلیل مقاومت عمومی‌جامعه در برابر سیاست‌های اقتصادی دولت و مشخصاً سیاست‌های تعدیل اقتصادی و در پی فشارهای وارد آمده به بدنه جامعه و اقشار ضعیف و کم‌درآمد، تا حدودی کند شد و مهم‌تر از آن از شکل درست ومنطقی خود خارج گردید.
.۳در سال ۱۳۸۰ با توجه به نیازهای کشور به جذب سرمایه‌های بخش خصوصی و توسعه و گسترش صنعت برق، مطالعات مربوط به تجدیدساختار صنعت برق مجدداً و با جمع‌بندی مطالعات و تجربیات گذشته و برای زمینه‌سازی تصمیمات اجرایی آغاز گردید.
.۴سال ۱۳۸۱، سال نهایی کردن تصمیمات اجرایی بود. سرانجام، در این سال طرح کلی و مفهومی تجدیدساختار صنعت برق در مجمع عمومی شرکت توانیر به تصویب رسید
.۵اولین ویرایش آیین نامه خرید و فروش برق در مورخ ۳/۶/۱۳۸۲ توسط وزیر نیرو ابلاغ و بازار برق ایران بصورت رسمی از ابتدای آبانماه سال ۱۳۸۲ بصورت اجرایی آغاز به کار نمود
.۶در سال ۱۳۸۲ مقدمات تشکیل شرکت مدیریت شبکه و استقرار بازار برق و مرکز راهبری شبکه (دیسپاچینگ) فراهم شد.
.۷ شرکت مدیریت شبکه بصورت رسمی از شهریورماه ۱۳۸۳ تشکیل گردید.
برخی جبران کمبودهای سرمایه گذاری توسط بخش دولتی را هدف اصلی قرار داده‌اند.
برخی افزایش بهره‌وری را بعنوان هدف در نظر گرفته‌اند.
برخی شفافیت هزینه‌ها را، با هدف فراهم کردن شرایط منطقی‌تر برای برنامه‌ریزی گسترش شبکه و تاسیسات برق، مد نظر قرارداده‌اند.
برخی ایجاد محیط رقابت و جلوگیری از انحصار را در نظر داشته‌اند.
برخی صرفا به تبعیت از قوانین بین‌المللی و بر اساس شرایط و پروتکلهای منطقه‌ای چنین رویکردی را انتخاب کرده‌اند.
برخی کاهش تصدی‌گری دولتی و تفکیک فعالیتهای حاکمیتی از تصدی‌گری را مد نظر داشته‌اند.
و نهایتا برخی ایجاد حق انتخاب برای مشتریان را از انگیزه‌های تجدید ساختار می‌دانند.
تعداد مشاهده: 2590 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.ppt
فرمت فایل اصلی: .ppt
تعداد صفحات: 29
حجم فایل:406 کیلوبایت